رؤیای مامان و بابا

سلام عزیز دلم خوبی مامانی؟ چیکارا میکنی توی دل مامانی؟ خیلی دوست دارم و بیقرار دیدنتم نفسم. چقدر شما آرومی و مامانی رو اذیت نمیکنی.آفرین گلم . الان شما10 هفته 4 روزته. ما شالله خوب داری یواشکی بزرگ میشی. فردا نوبت دکترمه میخوام دوباره صدای قلب قشنگت رو بشنوم. راستی شاید تا 10 روز دیگه معلوم شه دختری یا پسر ................ برای من و بابای مهربونت هیچ فرقی نداره ان شالله سالم و سلامت باشی. شکم مامانی یه ذره برگ شده وقتی میرم جلوی آینه و خودم رو میبینم عشق دنیا رو میکنم و افتخار میکنم که دارم مامان میشم ................... واای که این  چاق شدن چقدر میچسبه ...

                                         سلام کوچولوی قشنگ مامان. امسال تولد حضرت فاطمه  و روز مادر من هم مامان بودم .....بله من با تو مادر میشوم. خدایا شکرت بخاطر معجزه ی قشنگت............. خدایا هیچ زنی رو از این عشق بی نصیب نکن............. امسال هم هدیه ی روز زن از بابای مهربونت گرفتم و هم هدیه ی روز مادر از کنجدک توی دلم. عزیزم قربونت برم که کادوی روز مادرت رو پیش پیش فرستادی. دست بابای خوش ذوقت هم درد نکنه که خوب بلده من رو سورپرایز کنه........................   ...

خدای مهربونم ممنون بخاطر معجزه ی قشنگت. ممنون بخاطر حس زیبای مادر شدنم. خدای مهربونم خودت مراقب فرشته ی توی دلم باش. ...

سلام عزیزم خوبی؟ یکشنبه نوبت دکتر داشتم با یه عالمه نگرانی. وقتی دکتر جواب آزمایش تیتر بتا رو دید گفت: برو آب بخور تا سونوگرافی بشی. یعنی احتمال میداد قلب کوچیک شما تشکیل شده باشه. بعد از خوردن 4 تا بطری آب معدنی رفتم روی تخت دراز کشیدم........واقعا لحظات پر استرسی بود................دکتر یه ذره توی مانیتور دید و منم از روی مانیتور بالای تخت دنبال نی نیم میگشتم. .......دکتر یه زوم کرد و گفت این ساک حاملگی یه چیزی شبیه بیضی و سفید داخلش سیاهی بود که گفت اینم بچت و اینم قلبش..... 6 هفته و 2 روزشه.واااااااااای خدایا نمیدونستم چیکار کنم فقط میگفتم خدایا شکرت شکر. صدای قلبت رو هم گذاشت اما خیلی کم بود آخه شما هنور خیلی کوچولویید....... نوا...

سلام  فرشته ی اسمونی من. شما الان چقدری هستی؟ ای کاش میشد ببینمت ........... خیلی صبرم کم شده . این روزا خیلی نگرانتم . عزیزم جات خوبه؟ مامانی که اذیتت نمیکنه. سعی میکنم کمتر کارای سنگین انجام بدم تا یه وقت اتفاقی برای هدیه ی قشنگ خدا نیفته. البته بابای مهربونت هم حسابی کمکم میکنه و من حسابی لوس شدم. عزیزم زودتر بیا که مشتاق اومدنت هستیم . هر شب همراه بابایی میشینیم و کلی نقشه میکشیم برات. کلی قرار بهت خوش بگذره  همه ی عشقم. راستی من امروز طاقت نیاوردم و رفتم یه بار دیگه آزمایش دادم حالا بماند که تا الان چند تا بی بی چک استفاده کردم. طبق آزمایش عدد بتا 20458.3 بود یعنی شما تازه رفتی توی هفته 6. زود زود بزرگ شو...

سلام بابایی کوچولوی خودم. خداجونم خیلی دوستت دارم . بهترین عیدی تمام عمرم رو بهم دادی . یه کوچولوی ناز که خدا توی دل مامانی قرار داده تا بزرگ بشه و بیاد توی بغل مامان و باباش. تقریباً ساعت 11:46 صبح 28 اسفند 1393 بود که یه پیامک از طرف مامان برام اومد .  « سلام بابا بهرام جون من دارم میام ..شدم عیدی خدا براتون » وقتی پیامک رو خوندم گیج شدم . چند بار پیام رو از دوباره خوندم . از خود بیخود شدم . پیش عموت بودم . رفتم بیرون به مامانی زنگ زدم . باورم نمی شد . اصلاً نمی دونستم چیکار می کنم . نزدیک بود بخورم به در و دیوار . نمی دونی با چه سرعتی خودمو رسوندم خونه . خدا خیلی مارو دوست داشت که تو رو به ما د...

سلام کنجد قشنگ من . چه بی سرو صدا اومدی توی دل مامانی. خدا جونم عاشقتم . شکرت ؛ شکر که منم لایق معجزه ی بزرگت کردی. عزیز کوچولوی من زود زود بزرگ شو تا مامان صدای قلب قشنگت رو بشنوه. شدی بهترین عیدی برای سال 94 . 28 اسفند 93 ساعت 9 چهل و پنج دقیقه وقتی بی بی چک 2 خط رو دیدم قلبم داشت وایمیساد باورم نمیشد بعد از 9 ماه انتظار منم بی بی 2 خط ببینم اونم کمتر از 15 ثانیه 2 تا خط پر رنگ................... نیم ساعت بعد  رفتم آز مایش دادم و بعععععععععععععععععععععله شما اومده بودی توی دلم. عزیزکم جات خوبه ؟ محکم بچسب بهم تا به وقتش بغلت کنم ................. واااااااااااااااای خدا ممنونم ممنون ...

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااا تنهااااااااااااام نذااااااااااار. خداجونم من خیلی صبرم کمه دیگه بسه دیگه طاقت ندارم. ...

سلام فرشته ی آسمونی من  پس کی میای؟؟؟ انتظار داره سخت میشه !!!!!!! خدایا به حق شش ماهه ی امام حسین (ع) یکی از اون فرشته های کوچولوت رو تا محرم سال بعد بذار توی بغلم  و توی بغل همه ی مامانای مهربونی که منتظرن تا معجزه ی تو رو در آغوش بگیرن. آمین ...